((بی عشق زندگی کردن ممنوع است))
همه چیزدرموردعشق 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ((بی عشق زندگی کردن ممنوع است)) و آدرس lover786.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانلود بمبوس فارسی  - دانلود بمبوس فارسی - دانلود بمبوس فارسی

انجمن نیمبوزی ها

به دلیل استقبال بی نظیر شما از بمبوس فارسی اون رو داخل سایتم گذاشتم دانلود کنید

خودم بمبوس رو فارسی کردم . امیدوارم مورد پسند شما باشه .

برای دانلود اینجا کلیک کنید ( لینک دانلود اصلاح شد!)

حجم فایل : 499 کیلوبایت به صورت فایل فشرده شده

 

پسورد فایل :  www.taknimbuzz.blogfa.com

آموزش فارسي كردن نرم افزار در ادامه مطلب....

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب

دانلود بمبوس - دانلود انواع بمبوس - بمبوس برای هک - بمبوس جدید

با این برنامه لذت ببرید

با این نرم افزار ها براحتی هکر بشید . ازش خوب استفاده کنید

پسورد فایل ها :www.taknimbuzz.blogfa.com

فایل ها به حالت فشرده ( زیپ ) هستند!


 

لیست بمبوس ها :

bombusbayan لینک اصلاح شد!

 ۵۲۱ کیلوبایت

 

ACIdIM  لینک اصلاح شد!

۴۵۲ کیلوبایت

 براي ديدن بقيه لينك ها به ادامه مطلب بريد

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب

 

 

فلود کردن نیمباز از طریق سایت های معروف :

 

با این سایت ها برین روم ها رو داغون کنید به صورت آنلاین

 ليست سايت هادرادامه مطلب

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 13 / 3 / 1391برچسب: فلودر روم , ] [ 20:35 ] [ عاشق786 ]

 
baraye raftan be room ba bombus be in ravesh amal konid.

1-go to menu>conference>new conference

2-name room=Esme daghighe room

3-server room=conference.nimbuzz.com

4-add bookmark
 
 
 
 
 
 
منبع=taknimbuzz.blogfa.com

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 13 / 3 / 1391برچسب:آموزش کار با بمبوس , نیمباز و ,,,, ] [ 20:27 ] [ عاشق786 ]

سلام

ترفند خیلی جالبیه که خودم ازش بطور ثابت استفاده میکنم

منشی پی وی...

با فعال کردن این بخش هر کس از ادلیست شما پیام بده پیامی که شما قبلا وارد کردینه بطور اتوماتیک برای اون فرستاده میشه اما چجور فعالش باید کرد

بی ترتیب

menu/status/online/menu/edit

حالا یه صفحه باز میشه یجا نوشته auto respond  که  شما باید متن دلخواهتونو واردش کنین مثلا : "منشی پی وی : چن لحظه صیر ... " بعد باید تیک فعالسازی این منشی رو بزنید که درست زیر auto respond قرار داره

البته اگه یه بمبوس فارسی که تو همین وب هست و ساخته ی خودمه استفاده کنین خیلی از مشکلاتتون حل میشه

*** شما میتونید برای هر یک از حالت ها یه پیغام منشی بذارین مثلا برای حالت 

آنلاین یکی و برای حالت dnd (مشغول) هم یکی جدا بذارین

 

 

 

منبع=adelshiv.blogfa.com

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 21 / 2 / 1391برچسب:, ] [ 13:2 ] [ عاشق786 ]

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که امکان ارسال عکس رو نداشته باشین و یا عکس دیگر مخاطبین رو نتونین ببینین این یه مشکل خیلی سادس که طبق روش زیر به راحتی حل میشه

 

میری تو قسمت تنظیمات گوشی

بعد access point

نوشته irancell-gprs ‎& irancell-mms

باید ایرانسل جی پ ار س رو edit‏ کنی

بجای پروکسی سرور یا پروکسی آیپی بزن 209.172.35.36

و بجای پورت 80

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 21 / 2 / 1391برچسب:, ] [ 12:57 ] [ عاشق786 ]

 

 

من از این خانه ی  ابری  به  خدا سیر شدم

جای خالی  تو  را  دیدم و  دلگیر  شدم

 

شبنم  از  خنده ی  خورشید  به  تنگ  آمد و سوخت

من  ز هُرم  غم  سنگین  تو  تبخیر  شدم

 

روزگاری  دل  من  با  تو  جوان  بود و جوان

تا  تو  رفتی  به  خدا  پیر شدم  پیر  شدم

 

با تو دیروز  سفر  تا  به  افق  داشت  دلم

بی تو  امروز  ندانسته  زمینگیر  شدم

 

شوق  آواز  سفر  بی تو   دگر  نیست  مرا

پَر  من  ریخته و پای به  زنجیر  شدم

 

بی تماشای  تو  ای  آبی  دریای  وجود

من  ز  دیدار همه  آینه ها   سیر  شدم

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 28 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 8:51 ] [ عاشق786 ]

امید...

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند                                                             

وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشه پرتو ذاتم کردند                                                                    

باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی                                                       

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آیینه وصف جمال                                                          

که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کام روا گشتم و خوشدل چه عجب                                                     

مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد                                                        

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد شکر کز سخنم میریزد                                                             

اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند

همت حاقظ و انفاس سحر خیزان بود                                                              

که ز بند غم ایام نجاتم دادند

( ...just for you )

فقط برای تو

 

دوستت دارم

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 28 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 8:47 ] [ عاشق786 ]

قصة العشق

به نظر شما عشق چگونه است؟

«تنها با کسی قبول عشق کنید که دارای همت عالی و نفسی قوی باشد»

عارفي در بياباني از زني باديه نشين پرسيد:

« عشق از نظر شما چون است؟»

 زن گفت: چندان بزرگ و عظيم است که بر کسي پوشيده  نمي ماند و چنان دقيق است که هرگز به چشم ديده نمي شود و آن چنان در وجود شخص عاشق استقرار يافته است که مانند قرار داشتن آتش در آتش زنه و مانند خود آتش زنه که اگر آن را بجنباني آتش از ان بيرون مي جهد و چون رهايش نمايي اثري از ان به چشم نمي آيد.

او را که دل از عشق مشوش باشد

هر قصه که گوید همه دلکش باشد

تو قصه عاشقان همی که شنوی

بشنو!بشنو!که قصه شان خوش باشد

 

جز حلقه عشق مکن در گوش          از عشق بگو در عشق بکوش!

 

علم رسمی ، همه خذلان ست             در عشق آویز که علم ، آن است 

 

کل من لم یعشق الو جه الحسن           قرب الرحیل الیه و الرّسن

 

آن کس را که نبو د عشق یا ر        بهر او ، پالان و افساری بیار !

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 28 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 8:42 ] [ عاشق786 ]

 بساط شیطان

ديروز شيطان را ديدم در حوالي ميدان غفلت بساطش را پهن کرده بود،

مردم دورش را گرفته بودند هياهو مي کردند و بيشتر چيزي مي خواستند.

توي بساطش همه چي بود:غرور،حرص ،دروغ، خيانت، جنايت،جاه طلبي،سرقت،

مواد مخدر،بدحجابي،فحاشي و ... هرکي چيزي مي خريد و در ازايش چيزي مي داد.

بعضي دلشان را مي دادند،بعضي هوش و حواسشان را،بعضي روحشان را، و بعضي

هاايمانشان را مي دادند،بعضي خدايشان را و بعضي آزادي و آزادگي شان را ، بعضي

غيرت و مروت و طهارتشان را.

شيطان که دهانش بوي گند جهنم مي داد پيوسته قاه قاه مي خنديد، دلم

 مي خواست همه نفرتم را توي صورتش تف کنم انگار ذهنم را خواند، موذيانه خنديد و

گفت:من کاري با کسي ندارم فقط با اجازه خداوند کريم و روزي رسان، بساطم را

پهن کرده ام و آرام نجوا و زمزمه مي کنم ، قيل و قال نمي کنم ، کسي را مجبور

نمي کنم از من چيزي بخرد.

مي بيني که آدم ها خودشان دور من جمع شدند.جوابش را ندادم آن وقت سرش را

نزديک تر آورد و گفت:البته تو با اين ها فرق مي کني تو زيرکي و مومن ،

زيرکي و ايمان آدم را نجات مي دهد، اين ها ساده اند و گرسنه، با هر چيزي

فريب مي خورند.

از شيطان بدم مي آمد اما حرف ها و وسوسه هايش شيرين و دلربا بود. ساعت ها

کنارش نشستم تو بغلش رفتم تا اينکه چشمم به جعبه عبادت افتاد که لا به لاي

چيزهاي ديگر بود، دور از چشم شيطان قالتاق، آن را برداشتم و توي جيبم گذاشتم

با خودگفتم بگذار يک بار هم که شده کسي چيزي از شيطان بدزدد،

بگذار يک بار هم او فريب بخورد ، به خانه آمدم درب کوچک جعبه عبادت را باز کردم

 اما توي آن جز غرور، چيزي نبود.

جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توي اتاق ريخت، فريب خورده بودم ، فريب.

دستم را روي قلبم گذاشتم ، نبود ! فهميدم که آن را کنار بساط شيطان جا گذاشتم

تمام راه را دويدم تمام راه لعنتش کردم تمام راه خدا خدا کردم مي خواستم يقه

نامردش را بگيرم عبادت دروغينش را تئي سرش بکوبم و قلبم را پس بگيرم .

به ميدان غفلت رسيدم اما شيطان نامرد نبود .

آن وقت نشستم هاي هاي گريه کردم اشکهايم که تمام شد بلند شدم ، بلند شدم

تا بي دلي ام را با خود ببرم که صدايي شنيدم ، صداي قلبم را ، همان جا

بي اختيار به سجده افتادم و زمين را بوسيدم.

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 28 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 8:40 ] [ عاشق786 ]

شخصی ازقوم عرب خاطرخواه دخترعموی خودشده بوداوطوری گرفتارعشق دخترعمویش بودوسرانجام بااوعقدازدواج بست وهروزبادوستانش جلوی درب منزل دخترعمویش(زنش)می نشست گاهی می رفت به خانه اورانگاه می کردودوباره به نزددوستناسش برمی گشت.دخترعمویش پسرعموی دیگری هم داشت که درنزدیکی خانه اش خانه ای کرایه کرده بودوبادخترارتباط کتبی داشت یعنی نامه می نوشتندوگاهی هم نزددخترمی آمد.روزی پسرعموی اولی (شوهرش)طبق عادت به خانه رفت وزنش راندیدازمادراو سوال کردکه فلانی کجاست؟مادرش گفت:حتمابرای قضای حاجت رفته است.اوآنجارفت ولی زنش راندیدبرگشت ودراتاقی اورادیدکه شخصی راپنهان کرده است.ازاوپرسیدتورابه خداقسم می دهم تاراستش رابگویی اوهم به خدا قسم خوردکه راستش این است:منپسرعموی خودم رابه نام فلانی دوست دارم به محض شنیدن این حرف عصبانی شددخترعمویش رابه قتل رساندومادراوراهم کشت وفرارکرد

پس معلوم شدکه همه ی عشقهاعاقبت به خیرنمی شوندبلکه بعضی وقتاچنان اتفاقهایی بین عاشق ومعشوق واقع می شودکه آدم ازشنیدن آنهاشاخ درمی آورد

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 28 / 11 / 1390برچسب:حکایات عاشقانه,عشق,عشق نافرجام,عشق کورکورانه,, ] [ 7:54 ] [ عاشق786 ]

آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت   آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین   کس واقف ما نیست که از دیده چه​ها رفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش   آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم   سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت
از پای فتادیم چو آمد غم هجران   در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت   عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست   در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید   هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه   زان پیش که گویند که از دار فنا رفت

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:38 ] [ عاشق786 ]

دیدی ای دل که غـــم عشق دگربار چه کرد                                           

 

 

                                                                                  چون بشـــــد دلبر و با یار وفادار چه کرد   

 

آه از آن نرگس جــــادو که چه بازی انگیخت

 

                                                                                        آه از آن مست که با مردم هشیار چــه کرد

 

اشک من رنگ شفــــق یافت ز بی ‌مهری یار

 

 

                                                                               طالع بی‌ شفقت بین که در این کار چه کرد

 

برقی از منــــــزل لیلی بدرخشیــــد سحـــــــر

 

                                                                           وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کــرد  

 

ســـــــــاقیا جام می‌ام ده که نگارنــــــده غیب

 

                                                                                        نیست معلوم که در پرده اســــرار چه کرد  

 

آن کــــه پرنقــــش زد این دایـــــره مینـــــایی

 

                                                                           کس ندانست که در گردش پرگـار چه کرد  

 

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

 

                                                                                                  یار دیرینـــــه ببینید که با یــــــار چه کرد

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:35 ] [ عاشق786 ]

دیدی ای دل که غـــم عشق دگربار چه کرد                                           

 

 

                                                                                  چون بشـــــد دلبر و با یار وفادار چه کرد   

 

آه از آن نرگس جــــادو که چه بازی انگیخت

 

                                                                                        آه از آن مست که با مردم هشیار چــه کرد

 

اشک من رنگ شفــــق یافت ز بی ‌مهری یار

 

 

                                                                               طالع بی‌ شفقت بین که در این کار چه کرد

 

برقی از منــــــزل لیلی بدرخشیــــد سحـــــــر

 

                                                                           وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کــرد  

 

ســـــــــاقیا جام می‌ام ده که نگارنــــــده غیب

 

                                                                                        نیست معلوم که در پرده اســــرار چه کرد  

 

آن کــــه پرنقــــش زد این دایـــــره مینـــــایی

 

                                                                           کس ندانست که در گردش پرگـار چه کرد  

 

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

 

                                                                                                  یار دیرینـــــه ببینید که با یــــــار چه کرد

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:35 ] [ عاشق786 ]

دیدی ای دل که غـــم عشق دگربار چه کرد                                           

 

 

                                                                                  چون بشـــــد دلبر و با یار وفادار چه کرد   

 

آه از آن نرگس جــــادو که چه بازی انگیخت

 

                                                                                        آه از آن مست که با مردم هشیار چــه کرد

 

اشک من رنگ شفــــق یافت ز بی ‌مهری یار

 

 

                                                                               طالع بی‌ شفقت بین که در این کار چه کرد

 

برقی از منــــــزل لیلی بدرخشیــــد سحـــــــر

 

                                                                           وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کــرد  

 

ســـــــــاقیا جام می‌ام ده که نگارنــــــده غیب

 

                                                                                        نیست معلوم که در پرده اســــرار چه کرد  

 

آن کــــه پرنقــــش زد این دایـــــره مینـــــایی

 

                                                                           کس ندانست که در گردش پرگـار چه کرد  

 

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

 

                                                                                                  یار دیرینـــــه ببینید که با یــــــار چه کرد

 

 

 


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:35 ] [ عاشق786 ]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
  خدا را با که این بازی توان کرد 

شب تنهاییم در قصد جان بود
  خیالش لطف‌های بی‌کران کرد 

چرا چون لاله خونین دل نباشم
  که با ما نرگس او سرگران کرد 

که را گویم که با این درد جان سوز
   طبیبم قصد جان ناتوان کرد 

بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
  صراحی گریه و بربط فغان کرد 

صبا گر چاره داری وقت وقت است
  که درد اشتیاقم قصد جان کرد 

میان مهربانان کی توان گفت 
 که یار ما چنین گفت و چنان کرد 

عدو با جان حافظ آن نکردی 
 که تیر چشم آن ابروکمان کرد 


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:35 ] [ عاشق786 ]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود  
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باد آن که چو چشمت به عتابم می‌کشت 
 معجز عیسویت در لب شکرخا بود

یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس 
 جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

یاد باد آن که رخت شمع طرب می‌افروخت  
وین دل سوخته پروانه ناپروا بود

یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب  
آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود

یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی  
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود

یاد باد آن که نگارم چو کمر بربستی  
در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود

یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست  
وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود

یاد باد آن که به اصلاح شما می‌شد راست  
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:34 ] [ عاشق786 ]

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
  گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
  یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
  گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
  سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
  جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
  از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
  زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم
  یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

این راه را نهایت صورت کجا توان بست
  کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
  جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
  قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

دکلمه غزل با صدای احمد شاملو: دانلود


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:32 ] [ عاشق786 ]


 

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

 

 

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

 

 

جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهاد کش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

 

 

ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

 

 

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

 

 

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

 

 

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز

که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

 

 

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین

اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

 

 

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد

همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:31 ] [ عاشق786 ]

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت  
و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست 
 گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض  
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست  
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم  
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن  
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر  
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت  
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:26 ] [ عاشق786 ]


 

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

 

 

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

 

 

جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهاد کش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

 

 

ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

 

 

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

 

 

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

 

 

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز

که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

 

 

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین

اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

 

 

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد

همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:18 ] [ عاشق786 ]

 

زلف بر باد مده تا ندهى بر بادم
  ناز بنیاد مكن تا نكنى بنیادم 

مى مخور با همه كس تا نخورم خون جگر
    سر مكش تا نكشد سر به فلك فریادم  

   زلف را حلقه مكن تا نكنى در بندم  
   طره را تاب مده تا ندهى بر بادم

  یار بیگانه مشو تا نبرى از خویشم
   غم اغیار مخور تا نكنى ناشادم

    رخ برافروز كه فارغ كنى از برگ گلم
     قد برافراز كه از سرو كنى آزادم

   شمع هر جمع مشو ورنه بسوزى ما را
    یاد هر قوم مكن تا نروى از یادم

   شهره شهر مشو تا ننهم سر در كوه
   شور شیرین منما تا نكنى فرهادم

رحم كن بر من مسكین و به فریادم رس
  تا به خاك در آصف نرسد فریادم

حافظ از جور تو حاشا كه بگرد اندر وى
  من از آن روز كه در بند توام آزادم 


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:17 ] [ عاشق786 ]


دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند
 


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:8 ] [ عاشق786 ]


 

یارم چو قدح به دست گیرد  
بازار بتان شکست گیرد

 

هر کس که بدید چشم او گفت  
کو محتسبی که مست گیرد

 

در بحر فتاده‌ام چو ماهی  
تا یار مرا به شست گیرد

 

 

 

در پاش فتاده‌ام به زاری  
آیا بود آن که دست گیرد

 

خرم دل آن که همچو حافظ  
جامی ز می الست گیرد

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 3:1 ] [ عاشق786 ]

وه که گر من بازبینم روی یار خویش را
  تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را

یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند
  بی‌وفا یاران که بربستند بار خویش را

مردم بیگانه را خاطر نگه دارند خلق
  دوستان ما بیازاردند یار خویش را

همچنان امید می‌دارم که بعد از داغ هجر
  مرهمی بر دل نهد امّیدوار خویش را

رای رای توست خواهی جنگ و خواهی آشتی
  ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را

هر که را در خاک غربت پای در گل ماند ماند
  گو دگر در خواب خوش بینی دیار خویش را

عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن
  ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را

گبر و ترسا و مسلمان هر کسی در دین خویش
  قبله‌ای دارند و ما زیبا نگار خویش را

خاک پایش خواستم شد بازگفتم زینهار
  من بر آن دامن نمی‌خواهم غبار خویش را

دوش حورازاده‌ای دیدم که پنهان از رقیب
  در میان یاوران می‌گفت یار خویش را

گر مراد خویش خواهی ترک وصل ما بگوی
  ور مرا خواهی رها کن اختیار خویش را

درد دل پوشیده مانی تا جگر پرخون شود
  به که با دشمن نمایی حال زار خویش را

گر هزارت غم بود با کس نگویی زینهار
  ای برادر تا نبینی غمگسار خویش را

ای سهی سرو روان آخر نگاهی باز کن
  تا به خدمت عرضه دارم افتقار خویش را

دوستان گویند سعدی دل چرا دادی به عشق
  تا میان خلق کم کردی وقار خویش را

ما صلاح خویشتن در بی‌نوایی دیده‌ایم
  هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش را


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:52 ] [ عاشق786 ]

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
  یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست

به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس  
که به هر حلقه موی تو گرفتاری هست

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست  
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید  
تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم  
همه دانند که در صحبت گل خاری هست

نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس  
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست

باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد  
آب هر طیب که در کلبه عطاری هست

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود 
 سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست

من از این دلق مرقع به درآیم روزی  
تا همه خلق بدانند که زناری هست

همه را هست همین داغ محبت که مراست 
 که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست

عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند 
 داستانیست که بر هر سر بازاری هست


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:اشعارسعدی,اشعارعشقی, ] [ 2:50 ] [ عاشق786 ]
 

نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی
  که به دوستان یک‌دل، سر دست برفشانی

دلم از تو چون نرنجد که به وهم درنگنجد
  که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی

نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو
  که به تشنگی بمردم برِ آب زندگانی

غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم
  تو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانی

   عجبت نیاید از من سخنان سوزناکم
   عجبست اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی

    دل عارفان ببردند و قرار پارسایان
 همه شاهدان به صورت، تو به صورت و معانی

نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
  همه بر سر زبانند و تو در میان جانی

اگرت به هر که دنیا بدهند حیف باشد
  و گرت به هر چه عقبی بخرند رایگانی

تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری
  عوضِ تو من نیابم که به هیچ کس نمانی

نه عجب کمال حسنت که به صد زبان بگویم
  که هنوز پیش ذکرت خجلم ز بی زبانی

مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم
  تو میان ما ندانی که چه می‌رود نهانی  

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم
    خبرش بگو که جانم بدهم به مژدگانی

بت من چه جای لیلی که بریخت خون مجنون
  اگر این قمر ببینی دگر آن سمر نخوانی

دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد
  نه به وصل می‌رسانی نه به قتل می‌رهانی


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:48 ] [ عاشق786 ]

خنده را تا ياد دارم، شاد و شيرين و شكرريز است

چهره‌هايي هست اما اين زمان

پيش چشم ما و پيرامون‌مان

خنده‌هاشان شوم و تلخ و نفرت‌انگيز است

 

خنده پيروزي يغماگران

سنگدل جمعي كه مي‌خندند خوش،

                    بر گريه‌هاي ديگران!

غافل‌اند اينان كه چشم روزگار

با سرانجام چنين خوش خنده‌هايي آشناست

گريه‌هايي در پي اين خنده‌هاست!

 

 

افق مي‌گفت: - « آن افسانه‌گو  

         -«آن افسانه گوي شهر سنگستان،

          به دنبال « كبوترهاي جادوي بشارت‌گو»

                                         سفر كرده‌ست

شفق مي‌گفت:

         «من مي‌ديدمش، تنها، تكيده، ناتوان، دلتنگ،

          ملول از روزگاراني كه در اين شهر سر كرده‌ست.»

 

سپيدار كهن پرسيد:

         - «به فريادش رسيد آيا،«حريق و سيل يا آوار»؟»

صنوبر گفت:

         - «توفاني گران‌تر زان‌چه او مي‌خواست،

         پيرامون او برخاست

         كه كوبيدش به صد ديوار و پيچيدش به هم طومار!»

سپاه زاغ‌ها از دور پيدا شد

سكوتي سهمگين بر گفتگوها حكم‌فرما شد.

 

پس از چندي، پر و بالي به هم زد مرغ حق،

         آرام و غمگين خواند:

-«دريغ از آن سخن سالار

         كه جان فرسود، از بس گفت تنها

                        درد دل با غار... !»

توانم گفت او قرباني غم‌هاي مردم شد

صداي مرغ حق در هاي و هوي شوم زاغاني كه،

                        همچون ابر،

         رخسار افق را تيره مي‌كردند، كم‌كم محوشد، گم شد!

 

گل سرخ شفق پژمرد،

         گوهرهاي رنگين افق را تيرگي‌ها برد

صداي مرغ حق، بار دگر چون آخرين آهي كه از چاهي برون آيد

         (چه جاي چاه، از ژرفاي نوميدي) چنين برخاست:

-«مگر اسفندياري، رستمي، از خاك برخيزد

كه اين دل‌مرده شهر مردمانش سنگ را

         زان خواب جاوديي برانگيزد.»

 

پس از آن، شب فرو افتاد و با شب

         پرده سنگين تاريكي، فراموشي

پس از آن، روزها، شب‌ها گذر كردند

 

سراسر بهت و خاموشي

پس از آن، سال‌هاي خون دل نوشي

 

هنوز اما، شباهنگام

شباهنگان گواهانند

كه آوايي حزين از جاي جاي شهر سنگستان

بسان جويباري جاودان جاري‌ست...

مگر همواره بهرامان ورجاوند، مي‌نالند، سر درغار

«كجايي اي حريق، اي سيل، اي آوار!»

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:5 ] [ عاشق786 ]

هر انسان در دنیا یک بار محبت می کنه .. با این درد زندگی می کنه و با این درد می میره ..

وقتی عاشق شدی پس ترس واسه چی  .. ؟

عاشق شدی .. دزدی که نکردی .. چرا در تنهایی آه می کشی ..

وقتی عاشق شدی پس ترس واسه چی  .. ؟

امروز می گم راز دلم رو ..  حتی اگه روزگار بگیره زندگی مو

مرگ همونه که دنیا ببینه .. با خودخوری چه مرگی ..

تمنای اون در دلم هست .. پروانه در این محفل باقی می مونه ..

با عشق زندگی با عشق مرگ .. دیگه من چی می خوام ..

وقتی عاشق شدی پس ترس واسه چی  .. ؟

عشق من نابود نمی شه .. چون هر چهار طرف هست نظاره اون ..

وقتی عشقم از خدا قائم نیست .. از بنده هاش چرا پنهان کاری

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:1 ] [ عاشق786 ]

فاصله ها...

 

فاصله ها...

دل شکسته ام، از تکرار حادثه ها به دنبال مرهمی هستم

تا رد پای زخمی را بزدایم .

می خواهم فاصله ها را به فراموشی بسپارم و امید را به خانه کوچک قلبم دعوت کنم.

اولین امید من آن وجود پاک توست و

آخرین امید من نگاه توست...

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 1:56 ] [ عاشق786 ]

عشق یعنی...

 


عشق یعنی وختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 1:46 ] [ عاشق786 ]

عشق یعنی...

 


عشق یعنی وختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 27 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 1:46 ] [ عاشق786 ]

 

سلام دوستان خوبین سخن ازعشق است .اون چیزی که مسلماناروکافروکافرارومسلمان میکنه ودیوانه هاروعاقل وعاقلان رادیوانه میکند البته عشق واقعی عشق باخداست .....چه زیباست بنده عاشق خالقش باشهعشق واقعی اینه که عاشق خدابشیم .دوستتون دارم بای

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 26 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 12:34 ] [ عاشق786 ]

 


عشق یعنی مستی و دیوانگی 

 


         عشق یعنی با جهان بیگانگی                   عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
یعنی سجده ها با چشم تر

                                      عشق


یعنی سر به دار آویختن

                                                 عشق


یعنی اشک حسرت ریختن

                                                           عشق


یعنی در جهان رسوا شدن

                                                            عشق


یعنی مست و بی پروا شدن

                                                       عشق


یعنی سوختن یا ساختن

                                                 عشق


یعنی زندگی را باختن

                                        عشق


یعنی انتظار و انتظار

                                 عشق


یعنی هرچه بینی عکس یار

                        عشق


یعنی دیده بر در دوختن

              عشق


    عشق یعنی لحظه های التهاب


یعنی در فراقش سوختن

    عشق


یعنی لحظه های ناب ناب

             عشق


یعنی سوز نی ، آه شبان

                        عشق



یعنی شاعری دل سوخته

                                           عشق


یعنی آتشی افروخته

                                                    عشق


یعنی با گلی گفتن سخن

                                                              عشق


یعنی خون لاله بر چمن

                                                                      عشق


یعنی شعله بر خرمن زدن

                                                                       عشق


یعنی رسم دل بر هم زدن

                                                             عشق


یعنی یک تیمّم، یک نماز

                                                    عشق


                                           عشق یعنی با پرستو پر زدن


یعنی عالمی راز و نیاز

                                  عشق


یعنی آب بر آذر زدن

                          عشق


یعنی چو*احسان پا به راه

                عشق


یعنی همچو یوسف قعر چاه

        عشق


یعنی بیستون کندن به دست

   عشق


یعنی زاهد اما بُـت پرست

   عشق


یعنی همچو من شیدا شدن

       عشق


یعنی قطره و دریا شدن

                                     عشق


یعنی یک شقایق غرق خون

                                                             عشق


یعنی درد و محنت در درون

                                          عشق


یعنی یک تبلور یک سرود

    عشق


یعنی یک سلام و یک درود

 


 


                                 عشق


یعنی معنی رنگین کمان

 


 

                            عشق


 
ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 26 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 12:24 ] [ عاشق786 ]

غریبی

 

کجا بــودي وقتي برات شکستـم             يخ زده بود شـاخه گُل تو دستـــم

کجــا بـودي وقتــي غريبــي و درد            داشت مـن تنها رو ديوونه ميـــکـرد

کجــا بودي وقتي کنـار عکســـات            شبا نشستم به هواي چشمـــات

کجا بــودي ببيني مــن ميســـوزم            عيــن چشــات سيـاهه رنـگ روزم

ســـرزنشــــاي مردمـــو شنيـــدم            هــر چــي که باورت نميشه ديـدم

کنـــايه هــاشونــو به جون خريدم            نبــود ستــاره ام شبـا گريه چيـدم

کجا بودي وقتي اشکــام ميريخت           خون جاي گريه از چشام ميـريخت

کجـــا بودي وقتـــي آبـــروم مـــرد           امــا به خـاطر چشات قسم خـورد

کجـــا بودي وقتي که پرپر شـــدم           سوختم و از غمت خاکستر شدم

                               خنده واسه هميشه از لبـام رفت

                          رسيدن از مرمر رويــاهـــــام رفت

 

                           

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی
[ 26 / 11 / 1398برچسب:, ] [ 12:17 ] [ عاشق786 ]

فوت و فن عشق بازی با خدا

مناجات

در سایه سار وحی(پیش درآمد)

 

 

 

«…باید تكانید خود را، و خودیت ها را، و آنگاه به راه افتاد و حركت را آغازید .

گفتم: حركت !

آری ؛ حركت !

اما نه به سمت بالا ؛ بل به سوی پایین !

كه خدای در پایین است !

نشنیدی كه خدای خود را گنج نامید ، آنجا كه بفرمود : كُنتُ كَنزاً مَخفِِِیّا !

راستی ، گنج در كجا پنهان است ؟!

پایین ، یا بالا ؟!

در آبادی، یا خرابه ها؟!

پهلو به پهلوی نیش ها، یا نوش ها؟!‌

كه سگ آنجاست كاباد است ؛

و گنج آنجا كه ویرانی !

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 26 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:46 ] [ عاشق786 ]

به نام خدايي كه هستي را با مرگ ، دوستي را بي رنگ ، زندگي را با رنگ ،‌عشق را رنگارنگ

رنگين كمان را هفت رنگ ، شاپرك را صد رنگ آفریده برای مان


بارها نوشتم و گفتم که آدم با داشتن این همه دوست و فامیل و خونواده بازم تنهاست

من بارها به این حد و مرز رسیدم که آخر این تنهائیها خداست

خدا همیشه با ماست ولی از ما خواسته هیچ وقت برایش شریکی قرار ندیم هر گاه گرفتار شدیم

باید بدونیم این ندای خداوند است: یا جایی از کارت لنگ می زند

به خودت و عالم و آدم بدو بیراه نگو!

ما آسایش و شادی را در زرق و برق دنیا گم کردیم نمیدونم نوشته ها را اگر می خوانی

چرا به حافظه نمی سپاری!


 

ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 26 / 11 / 1390برچسب:, ] [ 2:42 ] [ عاشق786 ]

مثنوی

  • «بشنو از نی چون حکایت می‌کند//واز جدایی‌ها شکایت می‌کند»
  • «سینه خواهم شرحه شرحه از فراق - تا بگویم شرح درد اشتیاق»
  • «آدمی فربه شود از راه گوش// جانور فربه شود ازحلق و نوش»
  • «آدمی مخفی است در زیر زبان// این زبان پرده‌است بر درگاه جان»
  • «آزمودم مرگ من در زندگی است// چون رهم زین زندگی، پایندگی است»
  • «آفت ادراک آن حال است و قال// خون به خون شستن محال است و محال»
  • «آب کم جو تشنگی آور بدست// تا بجوشد آبت از بالا و پست»
  • «آنچه اندر آینه بیند جوان// پیر اندر خشت بیند بیش از آن»
  • «از پی هر گریه آخر خنده ایست// مرد آخربین مبارک بنده ایست»
  • «از محبت، نار نوری می‌شود// وز محبت، دیو حوری می‌شود»
ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 26 / 11 / 1390برچسب:شعرعشقی, ] [ 2:37 ] [ عاشق786 ]
چگونه میتوانید عشقی رمانتیک تجربه کنید؟
چگونه میتوانید عشقی رمانتیک تجربه کنید؟ 
بر آن شدیم تا لیستی تهیه نماییم که به واسطه آن راحتتر بتوانید عزت نفس و به مثابه آن علاقه به خود را افزایش دهید.

مشاهده می شود که تعداد بسیار زیادی از افراد فاقد قابلیت های لازم به منظور رشد و ارتقای عزت نفس خود هستند، از اینرو بر آن شدیم تا لیستی تهیه نماییم که به واسطه آن راحتتر بتوانید عزت نفس و به مثابه آن علاقه به خود را افزایش دهید. برای داشتن یک زندگی پربار و مملو از روابط موفق، ابتدا باید از خودتان شروع کنید؛ اگر خودتان را دوست نداشته باشید چگونه می توانید دیگران را دوست بدارید؟

انسان ها با گذشت زمان سعی در هموار کردن مسیر تکامل خود دارند. در برهه های مختلف زندگی با افراد بیشماری رابطه برقرار کرده و شکست می خورند. اما علت چیست؟
 
ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 26 / 11 / 1390برچسب:عشق,عشق رمانتیک, ] [ 2:11 ] [ عاشق786 ]

 

آیا کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد ؟!
آیا کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد ؟!
وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ با اینکه ممکن است اولین واکنشتان به اصطلاح آویزان شدن و سعی در برقراری ارتباط باشد، اما بهترین راهکار این است که واقعیت را بپذیرید و سعی کنید آن فرد را فراموش کنید.

"اگر ندیده بودمت، دوستت نمی داشتم. اگر دوستت نداشتم، عاشقت نمی شدم. اگر عاشقت نشده بودم، دلم برایت تنگ نمی شد. اما همه این کارها را کردم، می کنم و خواهم کرد."

درد دوست داشتن کسی که هیچ علاقه ای در قلبش به شما احساس نمی کند، نابودتان می کند. شما هم کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ پس احتمالاً با احساسات نومیدانه مربوط به آن آشنا هستید. وقتی فکر کنید که آن فرد دقیقاً همانی است که می خواهید، این احساسات قوی تر هم می شوند.
          
ايران ما زيباست بازاریابی و تجارت اینترنتی

ادامه مطلب
[ 26 / 11 / 1390برچسب:عشق,عشق یکطرفه,, ] [ 2:1 ] [ عاشق786 ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

زهرخرمن نمودم خوشه چینی____برای دوستداران فیض عام است/ بیاوگیرازمن نکته ای چند____تغافل اهل دانش راحرام است/ نباشدمقصدی درکارجزاین____چودنیابی ثبات وبی دوام است/ /به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ برای بررسی عشق راه اندازی شده است.درضمن لازمه بگم که شایدبیشترین مطالب این وبلاگ ازدیگرسایتها گرفته شده اند..ولی سعی براین است که بهترین مطالب یرای شمادوستان عزیزبذارم.لطفامارابانظراتتون همراهی کنید
امکانات وب