((بی عشق زندگی کردن ممنوع است))
همه چیزدرموردعشق
| |||
|
امید...
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بعد از این روی من و آیینه وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند من اگر کام روا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند این همه شهد شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند همت حاقظ و انفاس سحر خیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند ( ...just for you )
|
| |
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |